{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی Franchisee در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰ 
۰[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
متعهدله
معنی Franchisee, معنی Fقشئراتهسثث, معنی Franchisee, معنی اصطلاح Franchisee, معادل Franchisee, Franchisee چی میشه؟, Franchisee یعنی چی؟, Franchisee synonym, Franchisee definition,
معنی perceived exertion, ترجمه perceived exertion به فارسی, معنی attachment avoidance, ترجمه attachment avoidance به فارسی, معنی Ninny
, ترجمه Ninny
به انگلیسی, معنی (enret=) ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک , قسمت قلع، تیره رنگ، با قلعوسرب پوساندن
, ترجمه (enret=) ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک , قسمت قلع، تیره رنگ، با قلعوسرب پوساندن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی